عاشقانه

قصه داره تموم میشه ، مثل تموم قصه ها فقط واسم دعا کنین ، اول خدا بعدم شما

عاشقانه

قصه داره تموم میشه ، مثل تموم قصه ها فقط واسم دعا کنین ، اول خدا بعدم شما

آجُر بزن به خانه یِ سیمانیم و بعد

محکوم شو به این که نمی دانیم وبعد

یک روز میرسد که عزادار می شوی

باآیه های روشن قرآنیم و بعد

بعدش پیامبر خودمم سجده کن مرا

توی لباسِ تازه ی شیطانیم و بعد

"ایمان بیاورید به آغاز فصل من"

برمعجزاتِ ساده ی انسانیم و بعد...



دستورمی دهم که تو عاشق شوی مرا

...نه بعد از این برادرِ ایمانیم نباش!!!

تقدیر هرچه گفته ولش کن از این به بعد

درگیر ِخطْ نوشته ی پیشانیم نباش!!!

یک شب عروج می کنم و با تو می رویم

آن شب شبیهِ مردمِ زندانیم نباش

بگذار حال و روز زمین منجمد شود

خیلی به فکر این که زمستانیم نباش!

بعداز هزاروسیصدوهشتادوچندسال

این جا مربعیست به دستورشخص من

من که پیامبر خودمم، من که بعدِ تو

تا گردنم فروست درآوار ِ این لجن

مبعوث می شوم که تو دفنم کنی شبی

مبعوث می شوم که بپیچم دراین کف
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد