-
عشق
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 06:14
عشق تنها چیزی است که با گم شدن از دست نمی رود.
-
جدایی
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 06:14
چه تلخ است رمز جدایی ، روزی که آخرین نگاه سرد و بی مهرت را به چشمان اشک آلودم دوختی و گفتی خداحافظ . از .وقتی هم که رفتی من هم سرگردان باغ آرزوهایم شدم و به تو و آخرین نگاهت می اندیشم و آرزو دارم که تو روزی بیایی
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 06:13
غم تنها ترین تنهای دنیا تویی زیباترین زیبای دنیا تو مثل امید یک قناری قراری بر دل هر بی قراری منم یلدای بی پایان عاشق تو بودی مرحم زخم شقایق تویی لالایی خواب خوش آواز بالم را مشکن در اوج پرواز نگاهت را می پرستم ای نگارم فدای تار مویت هر چه دارم
-
تو را می خوانم
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 06:13
با بغض کال ، در پناه یک التماس بارانی تو را می خوانم. در لابه لای دامن پر چین شب با حضور مهتاب و فلم تو را می خوانم. تو را میخوانم تا که اگر آمدنت نزدیک است بگو تا زمین و زمان را فرش راهت کنم
-
چرا?
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 06:12
اینو به یکی میگم که خیلی بی وفاست تو که قصد جدایی کرده بودی خیال بی وفایی کرده بودی چرا با این دل من زمانی آشنایی کرده بودی؟
-
قسم
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 06:11
قسم خوردم ، قسم خورده می مانم چون عشق تو گفته ام یار تو خواهم ماند ما را هراسی نیست از بی وفایی گر تو بی وفایی کنی من وفادار خواهم ماند بیا و سوگند یاد کن که چون مجنون عاشق که تا زنده ای به عشق لیلی وفادار خواهی ماند
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 06:10
مرا دیوانه می سازد نگاهش فغان از این نگاه گاه گاهش لب او گر چه خاموش است لیکن سخن هاست پنهان در نگاهش
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 06:10
شکسته ترین فریادم در سزمین سکوت که با تازیانه مرگ به زیستنم می خوانند مرا در اوج رها می سازند تا با افتادن زنده بمانم
-
الهی!
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 06:10
الهی!نام تو مارا جواز ومهر تو مارا جهاز. الهی غریب تو را غربت وطنست پس این کار را کی دامن است. الهی!ازپیش خطراز پس راهم نیست دستم گیر که جزفضل تو پشت وپناهم نیست. الهی!آنچه برما آراستی خریدیم واز دوجهان محبت تو گزیدیم وجامه بلا برتن خود بریدیم وپرده عافیت دریدیم. الهی!دلی ده که درکار تو جان بازیم وجانی ده که کار آن...
-
تنهایم مگذار
پنجشنبه 30 شهریورماه سال 1385 09:40
گوشه چشمم که از اشک پر میشود میفهمم که دستانم باز تهی شده است. دستانی که اگر تو نخواهی هرگز نمی بخشد. هرگز نمیتواند ببخشد. اگر تو نخواهی من نمی توانم. اما حتی اگر اراده کنی، من نمیتوانم نخواهم! خدای من! خوب میدانی که وقتی آرزویی در دل بنده ات جوانه میزند، وقتی برای به بار نشستن درخت آرزویش، در طلب قطره ای آب، چشم نیاز...
-
دعا
پنجشنبه 30 شهریورماه سال 1385 09:30
خدایا , تویی سزاوار ستایشهای نیکو, و بسیار و بیشمار تو را ستودن, اگر تو را آرزو کنند پس بهترین آرزویی, و اگر به تو امید بندند, بهترین امیدی. خدایا, درهای نعمت به من گشودی که زبان به مدح غیر از تو نگشایم, و بر این نعمتها غیر از تو را شتایش نکنم. خداوندا, هر ثنا گویی از سوی ستایش شده پاداشی دارد, به تو امید بستم که مرا...
-
دل من
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:22
چه غریب ماندی ای دل ! نه غمی, نه غمگساری نه به انتظار یاری, نه ز یار انتظاری غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری چه چراغ چشم دارد دلم از شبان و روزان که به هفت آسمانش نه ستارهای است باری دل من ! چه حیف بودی که چنین زکار ماندی چه هنر به کار بندم که نماند وقت کاری نرسید آن که ماهی به تو...
-
شبیخون از هوشنگ ابتهاج
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:21
برسان باده که غم روی نمود ای ساقی این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی حالیا نقش دل ماست در آئینه ی جام تا چه رنگ آورد این چرخ کبود ای ساقی دیدی آن یار که بستیم صد امّید در او چون به خون دل ما دست گشود ای ساقی تیره شد آتش یزدانی ما از دم دیو گر چه در چشم خود انداخته دود ای ساقی تشنه ی خون زمین است فلک، وین مه نو کهنه...
-
کاروان
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:21
دیراست گالیا در گوش من فسانه دلدادگی مخوان دیگر ز من ترانه شوریدگی مخواه دیر است گالیا! به ره افتاد کاروان عشق من و تو ؟ آه این هم حکایتی است اما درین زمانه که درمانده هر کسی از بهر نان شب دیگر برای عشق و حکایت کجال نیست شاد و شکفته در شب جشن تولدت تو بیست شمع خواهی افروخت تابناک امشب هزار دختر هم سال تو ولی خوابیده...
-
امروز درگذشت- کسی که هزار سال زیسته بود
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:20
دو روز مانده به پایان جهان، تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی مانده بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی. نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد.داد زد و بد و بیراه گفت، خدا سکوت کرد.آسمان و زمین را به هم ریخت، خدا سکوت کرد.جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سکوت کرد. به...
-
باران
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:19
امشب چه سازمیزند این باران هرگز ندیده بودمش اینسان گشوده بال بر آفاق و دامن افشانان شاید که باز پریهاى آسمان بهارى شبانه میخواهند , درون بستر محبوبشان نماز به جاى آورند , که اینگونه به شستشوى سر و تن از چشمه سار کهکشان , آبشارها به خویش میافشانند و دور طاق افق پرده هاى آب مىآویزند تا تابش ستاره و مهتاب را زلال کنند تا...
-
بگذر از من
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:19
اگه راهم این روزا از تو یه کم دوره ببخش توی زندگی آدم , یه وقتا مجبوره ببخش بگذر از من اگه صبر و طاقتم , کافی نبود عکس من تو قاب رویایی که می بافی نبود بگذر از من اگه جمعه بود و باز دیر اومدم شب واسه گفتن قصه ها با تاخیر اومدم گل یکدونه گلدون بلور زندگی چی دارم واست به جز یه عالمه شرمندگی آرزوم همیشه این بوده که تو...
-
دکتر شریعتی...
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:18
بر آن فانوس که ش دستی نیفروخت بر آن دوکی که بر رف بی صدا ماند بر آن آئینة زنگار بسته بر آن گهواره که ش دستی نجنباند بر آن حلقه که کس بر در نکوبید بر آن در که ش کسی نگشود دیگر بر آن پله که بر جا مانده خاموش کسش ننهاده دیری پای بر سر ـ بهار منتظر بی مصرف افتاد! به هر بامی درنگی کرد و بگذشت به هر کوئی صدائی کرد و استاد...
-
هوالمحبوب....
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:17
ثانیه ها میگذرند دقیقه ها ساعتها روزها... هفته ها ماه ها... سالها... اما تا کی و به کجا من نمیدانم.... من برگشتم.با کوله باری از خستگی.یا شاید با کوله باری از اندوخته های زندگی که همین زندگی چیزی جز خستگی نیست.... نمیدونم چطوری داره میگذره... نمیدونم .بگم الان خسته ام،مردم،سبزم،شادم،نمیدونم... فقط میدونم : حرفهای ما...
-
به تو می گویم
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:16
دیگر جا نیست قلبات پُراز اندوه است آسمانهای ِ تو آبیرنگیی ِ گرمایاش را از دست داده است زیر ِ آسمانی بیرنگ و بیجلا زندهگی میکنی بر زمین ِ تو، باران، چهرهی ِ عشقهایات را پُرآبله میکند پرندهگانات همه مردهاند در صحرائی بیسایه و بیپرنده زندهگی میکنی آنجا که هر گیاه در انتظار ِ سرود ِ مرغی خاکستر...
-
!!!!
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:15
بدون عشق باشی و تنها باشی خیلی بهتره از اینکه عشق داشته باشی و تنها باشی
-
رقیب
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:15
خدای آسمونا خیلی دلم گرفته رقیبه بی سر و پا یارمو ازم گرفته او رفته از کنارم قلبه منو شکسته خطا نموده با من با دیگران نشسته هوار هوار بردن دار و ندار ما رو ز دست من گرفتن اون یار بی وفا رو بیا من و تو با هم یکدل و یک زبون شیم با مهر و با محبت عبرت دیگران شیم تو این دیار غربت قدر همو بدونیم با زندگی بجنگیم کنار هم...
-
]چی میخوای
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:14
دلمو بردی باز از اون چی میخوای دار و ندارم ماله تو دیگه چی میخوای برو بزار بسوزم با بی کسی هام برو بزار بمونم با دلواپسی هام هیچی نپرس فقط برو ولی فراموشم نکن شمعمو آتیشم بکن برو و خاموشم نکن اگه یه روز ورق زدی دفتر خاطراتتو یادت بیاد قلب منو میشینه چشم براه تو آره برو ولی بدون اینجا یکی میمرد برات باور نکردی عشقشو...
-
تو
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:13
از عذاب رفتن تو می سوزم تو اوج غربت واسه بودن با تو ندارم یک لحظه فرصت اینجا اشک تو چشام را به کسی نشون ندادم اگه بشکنه غرورم خم به ابروم نمیارم وقتی نیستی هر چی غصه است تو صدامه وقتی نیستی هر چی اشکه تو چشامه از وقتی رفتی دارم هر ثانیه از غصه رفتنت می سوزم کاشکی بودی و می دیدی که چی آوردی حالا عکست تنها یادگاره از تو...
-
یادت نبود و دلم را شکستی
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:13
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد خطی ننویسم که آزار دهد کسی را یادم باشد که روزو روزگار خوش است یادم باشد جواب کین را با کمتر از مهر وجواب دو رنگی را باکمتر از صداقت ندهم یادم باشد باید در برابر فریادها سکوت کنم وبرای سیاهی ها نور بپاشم یادم باشد از چشمه درس خروش بگیرم وازآسمان درس پاک...
-
**************
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:12
Pass this on to all of your FRIENDS,even if it means sending it to the person that sent it to you. And if you receive this e-mail many times from many different people, it only means that you have many FRIENDS. And if you only get it but once, do not be discouraged for you will know that you have AT LEAST ONE GOOD...
-
*************
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:11
A friend is someone who knows the song in your heart and can sing it back to you when you have forgotten the words.; یه دوست، فردی هست که آهنگ قلبت رو می دونه و می تونه وقتی تو کلمات رو فراموش می کنی اونا رو واسه ات بخونه.
-
************
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:11
Hold a true friend with both your hands.; -- Nigerian Proverb یک دوست واقعی رو دو دستی بچسب
-
***********
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:10
My father always used to say that when you die, if you've got five real friends, then you've had a great life.; -- Lee Iacocca پدرم همیشه بهم می گه موقع مردن ، اگر پنج تا دوست واقعی داشته باشی ، اونوقت هست که زندگی بزرگی داشتی.
-
**********
سهشنبه 28 شهریورماه سال 1385 06:09
Everyone hears what you say. Friends listen to what you say. Best friends listen to what you don't say. هر کسی چیزایی رو که شما می گین می شنوه. ولی دوستان به حرفای شما گوش می دن. اما بهترین دوستان حرفایی رو که شما هرگز نمی گین می شنون