-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 آذرماه سال 1385 04:21
عشق نمی پرسه که تو کی هستی عشق فقط میگه تو ماله من هستی عشق نمی پرسه اهل کجا هستی فقط میگه تو قلبه من زندگی میکنی عشق نمیگه چی کار میکنی فقط میگه باعث میشی قلبه من به ضربان بیافته عشق نمیگه چرا از من دور هستی فقط میگه همیشه در کنارم هستی عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط می گه ببین عاشقانه دوستت دارم عشقم؟ عاشقانه دوستت...
-
امشب
جمعه 3 آذرماه سال 1385 04:20
امشب از نگات می خوام به حس بودن برسم می خوام از سکوت شب به اوج خوندن برسم می خوام از شعر چشات دوباره فالی بگیرم می خوام از کلام تو دوباره حالی بگیرم می خوام از سرخی لبهات غم رو آتیش بزنم ریشه ی غربتم رو با دستای تو بکنم می خوام عکس عشقو تو ایینه ی قلبت ببینم می خوام از شوق نگاهت سر راهت بشینم رودی از زلال قلبت به کویر...
-
پاییز من
جمعه 3 آذرماه سال 1385 04:19
-
ای تو بهانه واسه موندن
جمعه 3 آذرماه سال 1385 04:11
ای تو بهانه واسه موندن ای نهایته رسیدن ای تو بهانه واسه موندن ای نهایته رسیدن ای تو خود لحظه ی بودن ای همه خوبی همه پاکی تو کلامه آخر من ای تو پر از وسوسه ی عشق تو شدی تمامیه زندگیه من چشمه تو هر جا که میرم جاریه تو چشمای منتظر من تو رو اون لحظه که دیدم به بهانه هام رسیدم از تو تصویر کشیدم که اونو هیچ جا ندیدم تو رو...
-
رز
سهشنبه 30 آبانماه سال 1385 05:17
-
می خوام برات بمیرم
شنبه 27 آبانماه سال 1385 08:47
من چه حقیرم پیشه تو نمی خوام از آسمون ماه و برات بیارم نمی خوام عکست رو روو ستاره ها بزارم نمی خوام برای چشمات هر چی گله بچینم نمی خوام باز تو رو روو خوابه گلا ببینم می خوام برات بمیرم اگه ندارم توبره ی زر. نیستم آگه از همه سر هدیه دارم یه قلبه پاک ثروتشو داری بخر ی ه قلبه پاک که پولی نیست محبتش که زوری نیست حتی اگه...
-
کم تحمل
شنبه 27 آبانماه سال 1385 08:44
عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ، عاشقی ، دوستت دارم، عشق ،...
-
کم تحمل
شنبه 27 آبانماه سال 1385 08:42
تنها ترین من تنها نذار منو تنها سفر نکن سفر نکن ... این دل شکسته ی از یاد رفته رو دیونه تر نکن چشمای خیس من این چشمه های غم دیونه ی تو اند ای رود مهربون از روز وصلمون چیزی بگو به من من کم تحملم حرفی بزن گلم من کم تحملم با گریه های تو روزای شادمو از یاد می برم اما چه فایده می ترسم عاقبت از یادتو برم کم گریه کن گلم
-
خیانت
شنبه 27 آبانماه سال 1385 08:35
دلواپس و بی تابم باز امشبم بی خوابم ازت خبر ندارم و تا خود صبح بیدارم حس خوبی ندام چشام همش به ساعته می پرسم این چه حسیه یکی میگه خیانته گوشی و بردار تا صدات یه ذره آرومم کنه این نفسای آخره دلم داره جون می کنه همش دارم فکر می کنم دست یکی تو دستته دارم می میرم ای خدا فکر می کنم حقیقته
-
ابرای پاییزی
جمعه 26 آبانماه سال 1385 03:35
ابرای پاییزیه دلگیر من جونتر و چهره ی پیر من چشمای من بی خبر و یه ساده منتظره های دل به جاده داده مردمکاتون به کجا ذل زدن باز مژه هاتون به کجا پل زدن کاشکی بدونید که دارم هنوزهم از اشتباه قبلیتون می سوزم با این که هیچ کس نیومد پیش من شب زده و چشمای درویش من تنها نبودم حتی یک دقیقه با تنهایی که بهترین رفیقه
-
نفس بریده
جمعه 26 آبانماه سال 1385 03:34
به تو گفتم قبل رفتنت اکه نباشی یک روز می میرم از پا می افتم به تو گفتم خودمو می کشم و پر می زنم تو آسمونا بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم به تو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات چشاتم تنهام گذاشتن حالا من موندم و اشک و بغض و آه و عکس پاره ی تو و من بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم مگه بهت نگفته بودم بی روزگار من...
-
عروس من
جمعه 26 آبانماه سال 1385 03:18
عروس من ببخش عروس قصه دلم جوونی کرده با تو اگه یه لحظه نامهربونی کرده چه سرنوشت خوبی وقتی خود خدا هم برای خوشبختی مون پا در میونی کرده عروس خوب قصه عروس آرزو ها وقتی که خیلی تنهام قهر نکن با چشمام قهر نکن عشق من قهر تو آتیشمه من نمی خوام بسوزم وقتی دلت پیشمه برای داشتن تو چه راه دوری رفتم دلم می خواد بدونی راه و چه...
-
خواهرم
جمعه 26 آبانماه سال 1385 03:16
خواهرم خواهرم خواهر خوبم قربون مهر و وفات عزیز جون و دلم قربون مهربونیات اینجا تو قربت از دوری تو با چشم خیسم واسه تو یه نامه ی پر از گلایه می نویسم می نویسم که چرا دلت برام تنگ نمیشه دل خواهر که واسه برادرش سنگ نمیشه تو ی نامه می نویسم اینجا مثل تو کسی نیست واسه این دل خسته دیگه هیچ هم نفسی نیست خداحافظی نکردم چون می...
-
قرارمون یادت نره
جمعه 26 آبانماه سال 1385 03:15
قرارمون یادت نره یادت نره دوست دارم خیلی دلم تنگه برات دارو ندارم رو بگیر مال خودت مال چشات خورشید و بردار و بیار آفتابی شو بخاطرم قرارمون یادت نره دیر نکنی منتظرم قرارمون یادت نره دوست دارم یادت نره قرارمون یادت نره دوست دارم یادت نره قرارمون ساعت عشق کنار دل شوره زدن کنار دلواپسی و ترس یه وقت نیومدن عاشقم وعاشق تو...
-
عشق
جمعه 26 آبانماه سال 1385 03:13
روز های عشق، زیبائی و بوی خوش آغاز شده.خوشا به حال ما که مملو از احساس خوشبختی،ذوق،رضایت،امید و آرزو هستیم. پان 1 ای خدای خوشی زندگی، ترا به روح صیقل یافته راهبان و مرتاضانی که در صحرای برهوت آهنگ هزار ساله برلبهایشان خشکیده قسم می دهیم که شکر ما را بپذیری،هرچند که بندگان گناهکار توئیم.با لبخند های ملیح، رقص واقعی...
-
یادته
دوشنبه 8 آبانماه سال 1385 04:01
سَر ِدُزَک مَچِّد نو یُو دروازِیِ قَصابخونه سَرِ جُوق اَرمَنیا مِیدون مُلا یادته دَمِ گُودِ موتوا که معرکی جاهِلا بود یُو دَمِ بُولیُو بافی مَلِی بیتا یادته کاغذَک بازی رو پشتِ بوُن تاقِ میزجونی پوُی پَتی تُو سیدمیراحمد روزِ قَتلا یادته تو کوچِه ی غَشو رَشه که یی برش سرزیری بود اَزینا که سُر میخُورد بو اُورسی شِبروش...
-
کَپر خونه ی عشق
دوشنبه 8 آبانماه سال 1385 03:59
می گَنُم چِطو قطار هِی میکُنی کَلمِه تی پَس اطصلاحوی شیرازی ر ِپُشتِ هر نَفَس میگَنُم که قَد و قَوارَت به ای حَرفا نَمیاد بیشینیُ از چیُوی قَدیمیا بُکُنی تو یاد میگَنُم سَنِی چَنی کَج بیشین و راسشِ بِگو که ایـ حرفا تو دلت می قُله بُـ یی رنگی و بو میگنُم حرف دِل مَردُمُوی شیراز ِمیگی از صَفُوی دل یـُ که از هر چی دِلو...
-
شعری برای شیراز
دوشنبه 8 آبانماه سال 1385 03:58
ای قربون شیراز که هَمهِ مهربونَن دل دارن صفا دارن غم دلتِو میدونَن از صُب توُ پَسین هَف روز ِهفته هِی میپِلکن شُو ِجمعه کنار دلگشا غمو می تَکونَن اَی با تو رفیق جِنگ بشن تُو صُب محشر وَ ج ِتو جون میدن هر جُو باشی باتو میمونن بُنگِ صُب میرن تو شاچراغ عهدی میبندن شوم آسیوُ سِه توُی دل میدن قُلو ِه میسونن از سعدی میوُی...
-
شعر شیرازی
دوشنبه 8 آبانماه سال 1385 03:56
هَمیطُو چیش انتظار در ِپُییدَم بسکه تو سَرمُ نِشِسّم چُییدم هی هاکَک کِردم رفتم تو خُدُم کف دسّام ِبِه همدیگه سُویدم یِی سایه ی افتادُ گُفتَم خُدِشه هَمی کِه کِر ِدَروُ واز شُد دُویدم هُولَکی خُدُم ِرَسُندم دم در رو یخا از بی حواسی سُریدم تُ دیدُم بد جوری از خُوِدِش وارَف از پشیمونی کِلِنجُم جُویدم یِی چی گُف که خیلی...
-
واسنک شیرازی
دوشنبه 8 آبانماه سال 1385 03:55
اسب آوردیم تو حیاط عروس خانم شد سوار خیر بیبینی ننه ی عروس ای گل از خونت در آد *** در خونه ی عروس خانم آب رکنی رد میشه چوب ب یارید پل ببندید عروس خانم رد بشه *** راه شیراز دوره و آب بوشهر شوره شور ما میریم عروس بیاریم چشمه دشمن بشه کور *** عروس قشنگه بعله مرواری رنگه بعله دست به زلفاش نزنید مرواری رنگه بعله *** من منم...
-
شعر شیرازی
دوشنبه 8 آبانماه سال 1385 03:53
نَنِه اَی مشتی بِهِت نَمی ساز ِه ییِ گُوشِت دَر باشِه هیکّیش دروازه هَمِّی یه مَردوی عالَم هَمی یَن هَمه شون لُونده میدَن مَی چی چی یَن اکبر مام جُومُولِی مَشتی شمان علی بونه گیر که میگن ئی دوتان میگه وقتِ جارو خیلی آب نپاش خُودِشَم کُومُوختِه بَسِّه سَر تو پاش بَعد بیس سال زندگی میگه خاکی اَم میگه هَم پیسم هَمی کَک...
-
ای دوست
دوشنبه 8 آبانماه سال 1385 03:51
کى رفتهاى ز دل، که تمنا کنم تو را ؟! کى بودهاى نهفته، که پیدا کنم تو را ؟! غیبت نکردهاى، که شوم طالب حضور پنهان نگشتهاى، که هویدا کنم تو را با صدهزار جلوه برون آمدى، که من با صدهزار دیده تماشا کنم تو را بالاى خود در آینه چشم من ببین تا با خبر ز عالم بالا کنم تو را مستانه کاش! در حرم و دیر بگذرى تا قبلهگاه مؤمن و...
-
یا دلیل المتحیّرین
دوشنبه 8 آبانماه سال 1385 03:50
چگونه باز کنم بال در هوای وصال که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق نازنینم ماه ها گذشت؛ روزها و سا عتها و ثانیه هایی که باید بار یک عمر را از شانه های خسته خالی کند.غم و شادی، حزن و شعف، استیصال و گشایش و هزان بسط و قبض... سالی گذشت که اگر چه بارش سنگین بود اما متاعش عظیم...پاییز رسید در جایی که بهشت کوچکم که سکوی مرتفع...
-
شهید ولی الله نیکبخت
دوشنبه 8 آبانماه سال 1385 03:48
در سال 1330 در روستای قهنویه اصفهان دیده به جهان گشود. دوران تحصیل را تا مقطع دیپلم در اصفهان گذراند و پس از آن جهت ادامه تحصیل در رشته مهندسی برق عازم دانشگاه شیراز شد و سپس موفق به اخذ درجه فوق لیسانس از دانشگاه فوق گردید. در دوران ستم پهلوی از تخصص خود برای ساختن بمب های ساعتی و الکترونیکی و تله ای استفاده نمود. از...
-
انرژی هسته ای از 0111
دوشنبه 1 آبانماه سال 1385 23:21
انرژی هسته ای حق مسلم مردم ایران زمین دشمنا واسه نفتمون کردن کمین بذار بدونن هیچ کاری نمی برن پیش اگه یه روز بیان تو خاکمون می شن کیش مردم ایران غیرت دارن از اون قدیمش نگا کنه نفرت دارن همه آماده و گوش به زنگیم واسه خاک وطن تا پای جون می جنگیم تو رگامون جاری شهامت بسیجی واسه همینم وایمیسیم جلو آر پی جی ایران تو رو...
-
خاطرات مرده از 0111
دوشنبه 1 آبانماه سال 1385 23:21
خاطرات مرده ، مثل تیری به قلبم خورده روزگار منو به دست فراموشی سپرده میگن زندگی مثل بسکویت ترده، ولی برای من بوده مونده خدا منو از خودش رونده همین تو دلم مونده چرا جای مهر بدبختی رو رو پیشونیم کوبونده زمان داره می گذزه ، تنده تنهام می ذاره با خاطرات مرده خاطرات تلخ و تو قلبم گذاشتی اصلا بدونی که بدونی منو تنها گذاشتیم...
-
یه مطلب جالب
دوشنبه 1 آبانماه سال 1385 23:19
ساعت 2 شده و صدای 6 موتور تنها صدایی که داره تو خیابون می پیچه شاهچراغ خیلی شلوغ بود آخه آخرین شب قدر بود و سوم امام علی (ع) چهر نفر نفر سوار هر موتور هستند که راننده از سرما یه دستی دارن موتور رو می رونن خیلی خسته شدیم آخه سر شب هم رفتیم چاه مرتاض علی سر کوه دروازه قرآن آخه اونجا هم مراسم دعای جوشن کبیر بود . از...
-
متن آهنگ هنگامه بنام ارتش صلح
دوشنبه 1 آبانماه سال 1385 22:58
یه جای یه گوشه ی دنیا یه زنی یه مادری هنوزم منتظره یه جای یه گوشه ی دنیا بچه ای می گه مامان انگار بابا پشت دره یه جای یه گوشه ی دنیا یکی روی صندلی تا ابد حبس شده یه جای یه گوشه ی دنیا پدری میگه خدا اما دعاش بی اثره ارتش صلح کجاست دنیا پر از جنگ شده دیگه هیچ عشقی نمونده دلا از سنگ شده گلای موندنی رفتن خیلی وقته سوت...
-
متن آهنگ هنگامه بنام ارتش صلح
دوشنبه 1 آبانماه سال 1385 22:56
یه جای یه گوشه ی دنیا یه زنی یه مادری هنوزم منتظره یه جای یه گوشه ی دنیا بچه ای می گه مامان انگار بابا پشت دره یه جای یه گوشه ی دنیا یکی روی صندلی تا ابد حبس شده یه جای یه گوشه ی دنیا پدری میگه خدا اما دعاش بی اثره ارتش صلح کجاست دنیا پر از جنگ شده دیگه هیچ عشقی نمونده دلا از سنگ شده گلای موندنی رفتن خیلی وقته سوت...
-
متن آهنگ هنگامه
دوشنبه 1 آبانماه سال 1385 22:55
تو خود معجزه هستی مثه قصه ها می مونی طلا گم می شه نمی گم که مثل طلا می مونی تو مثل خدا نگهدار تو مثل دعای خیری تو مثل بمون عزیزم تو مثل بیا می مونی تو خود معجزه هستی توی هوشیاری و مستی تو خود معجزه هستی بد جوری به دل نشستی دوست داری بارون بگیره که بشینی زیر بارون عاشق رنگین کمونی مثل شاعرا می مونی بی یک لحظه نمی شه...