ابرای پاییزیه دلگیر من
جونتر و چهره ی پیر من
چشمای من بی خبر و یه ساده
منتظره های دل به جاده داده
مردمکاتون به کجا ذل زدن
باز مژه هاتون به کجا پل زدن
کاشکی بدونید که دارم هنوزهم
از اشتباه قبلیتون می سوزم
با این که هیچ کس نیومد پیش من
شب زده و چشمای درویش من
تنها نبودم حتی یک دقیقه
با تنهایی که بهترین رفیقه
سلام
وب قشنگی داری
به ما هم سر بزن
سلام
در صورت امکان اولین پست وبلاگ را بخوانید، ودر آدرس ذکر شده نسبت به مشکل پیش آمده از طرف مدیریت بلاگ اسکای اعتراض نمایید
با تشکر
ممل کینگ کنگ
http://63x.blogsky.com