یادته تو اوج پاییز ،
آخرین لحظه دیدار خب مواظب خودت باش،
دو سه بار،دوباره تکرار
یادته به ماجرامون چقدر نگاه می کردیم تا یکی دلش بیاد و بگه خب،
خدا نگهدار تو خداحافظی کردی،
دل من یک کم تکون خورد
بعدش اسمتو نوشتم روی ساقه ی سپیدار
بارون گریه که بارید
از تو ابر غصه هامون هردومون سر و گذاشتیم روی آجرای دیوار یه
یادته تو اوج پاییز