عاشقانه

قصه داره تموم میشه ، مثل تموم قصه ها فقط واسم دعا کنین ، اول خدا بعدم شما

عاشقانه

قصه داره تموم میشه ، مثل تموم قصه ها فقط واسم دعا کنین ، اول خدا بعدم شما

نمی شه

آخ .......دلم گرفته
زندگی زندونه و اسیر دربندش منم... همه زندونی ان و کسی نمی یاد کمکم ...

نمی زاره لحظه ای غصه بره از تو سینه ...میگه هرجا

که بری آسمونش همینه ... دیگه بود و نبود تو فرقی باهم نمی کنه *** چیتوو یه

ثانیه رو هم برات کم نمیکنه ... یه عمره هی

می جنگی .که آخرش نشی هلاک ... اما مره جات مزاره میون خشت و سنگ و

خاک ...تو دلم یه دنیا حرفه. فرصت گفتن نمی شه ...

نمی شه فصلی بیاد . بهار عمره من شه ... نمی شه خوش بود و خندید . وقتی

خوشبختی کمه ... وقتی رنگ زندگی همیشه رنگ

ماتمه ... همیشه به فکر رویای یه روز بهترم ... اما روز به روز و هر روز بدترش میاد به

سرم ... روزگاره که من و به دست فراموشی داد

... واسه شمع دل من حکم به خاموشی داده
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد