یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود
یکی مثل من عاشق یکی مثل تو بود
اومد که فریاد بزن ،ما دیگه نایی نداشت
خواست بمونه پیشش ولی تو قلب اون جایی نداشت
آی دختره ، بی وفا ، آی تو که تنهام می زاری
تو قاب عکست جای من عکس کی و میخوای بزاری
برو برو که مثل تو زیاد تو دنیا واسم
برو برو ولی بدون که تا ابد جایی نداری تو دلم
زدم به سیم آخر و گفتم ولش کن بی خیال
اون واسه من یار نمی شه ، بی خیال این عشق محال
گفتم توی مرام ما منت کشی نیست با مرام
می خواد بره خوب به درک ، همینی که هست ختم کلام
برو برو که مثل تو زیاد تو دنیا واسم
برو برو ولی بدون که تا ابد جایی نداری تو دلم ...