امشب شبه بی کسیه
یکی به دادم برسه
تنها ترین مرد زمین
امشب به آخر می رسه
امشب شبه تنهائیه
سر روی زانوم می زارم
آخه تو اینجا نیستی و
غزل غزل گریه دارم
غصه نشسته رو دلم
هنوز برای شونه هات ارزش اشک رو قائلم
حرفی نزن چیزی نگو فقط بزار گریه کنم
می خوام با بارون چشات فاصله رو پر بکنم
ترک ترک دلم شکست کسی به دادم نرسید
گریه های تنهاییمو کسی به جز خودم ندید
از همدیکه جدا شدیم به راه و رسم زندگی
بودن تو یه لحظه بود ، رفتن تو همیشگی